[QUOTE=amin;17830]مهتا و کیانا ... شما واقعا دوستای خوبه من هستید ........... [/QUOTE
مرسییییییییییی داداش توام دوست خوب مایییییییییییییییییییی
[QUOTE=amin;17830]مهتا و کیانا ... شما واقعا دوستای خوبه من هستید ........... [/QUOTE
مرسییییییییییی داداش توام دوست خوب مایییییییییییییییییییی
نه در این بی کسیم بوی کسی می آید
نه در این بی نفسی هم نفسی می آید
نه در این خانه ی ویرانه کسی پای نهد
نه به فریاد دل خسته،کسی می آید
دردم این است که فریاد رسی نیست مرا
هردم از راه کسی با قفسی می آید.
گاهی وقتا آدم بد جور احساس بی کسی میکنه با اینکه بی کس نیست...
اطرافیانش واسش نفس میزنن خوب پس دیگه چشه؟!
یه خلاء تو زندگیش هست که فقط با یاد یکی پر میشه...
نه اشتباه نکن!
اون یکی فقط خداست
عشق یعنی :
چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست و چون برف ،ذوب شدن بر غم های دوست . . .
دلتنگ کسی ام .... که ازم خبر نداره ...... هرجا که هست خدا پشت و پناهش ...........
ویرایش توسط a : 05-26-2014 در ساعت 03:50 PM
....
چقدر سخته دلتو بشکنن
غرورتو بشکنن
قولاشونو بشکنن و تو بخوای حداقل بغضتو سالم نگه داری اما نتونی . . .
سختی ها به ما می آموزد که زندگی را بیشتر قدر بدانیم
گاه پیش از آن که قدر زندگی اطراف را بشناسیم،
احساس ترس و تنهایی کرده ایم،
همان گونه که رشد می کنیم،زندگی دگرگونه می شود،
و این حقیقتی است پذیرفتنی.
آموختن بیشتر، رشد بیشتر را به همراه می آورد.
آزردن، ترسیدن، تنها ماندن و گریستن،
منزل های راه آموختن اند.
درک احساساتمان، زندگی را عرصه ی نبرد و پیروزی می کند.
گذران دوران سخت از تو همان می سازد که هستی،
یکی از مهم ترین گام هایی را که باید برداری، برداشته ای،
آغاز هر روز نو، به تو می گوید که شایسته ی آنی که لبخند بزنی،
آغاز هر روز نو تو را براین باور می رساند که می توانی دل دیگری را شاد کنی،
زیرا این تویی که خوبی و زیبایی.
زیبایی تو در درون است
و این زیبایی با حضور تو جهان را از خود لبریز می کند.
و دیگران می توانند آن را احساس کنند.
شاد زی! زندگی به تمامی در برابر توست.
زندگی از آن توست!
و فرصتی در برابرت که آن کس و آن چیزی باشی که میخواهی!
ویرایش توسط M@hta : 05-26-2014 در ساعت 06:22 PM
کار من سخت تر از آنی شده که تو فکر میکردی
عاشقت شدن دست من نبود که فراموش کردنت دست من باشد
پس بیخود هی نگو عادت میکنی
من یه پسرم..
اگه برات غیرتی نشم..اگه روت حساس نباشم..اگه ته ریش نداشته باشم..اگه باهات مهربون نباشم..اگه بهت اخمای کوچولو نکنم..اگه وقتی شالت رفت عقب نگم اونو بکش جلو..اگه دستتو محکم نگیرم..اگه هرکاری کردی نگم راست بگو تا ببخشمت..اگه سر به سرت نذارم..اگه قربون صدقت نرم..اون موقع تو دیگه دیوونه و عاشقم نمیشی..تو عاشق اینی که من یه مرد کامل باشم..
اما تو یه دختری..اگه خودتو لوس نکنی..اگه باهام قهر نکنی و ناز نکنی..اگه وقتی چشمام میچرخه ازحسودی دیوونه نشی..
اگه از نظر دادنام خوشحال نشی...اگه به خاطر من به خودت نرسی..اگه برام گریه نکنی..اگه از سرو کولم بالا نری..
اگه برام عشوه نیای..اگه برام لب و لوچه اویزون نکنی تابغلت کنم..اگه وقتی کار بدی کردی با ترس بهم نگی..
اگه..اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اون کارا رو برات بکنم..من تورو خانم میخوام خانم من..منو تو همون ادم و حواییم..بیا جاهامونو عوض کنیم..
من صلابت نگه میدارم تو لطافت..تو نجابتتو نگه دار منم نگاهمو..من میشم بهترین پسر واسه تو..تو میشی بهترین دختر واسه من!!!اما افسوس... اون دیگه نیست
ویرایش توسط a : 05-26-2014 در ساعت 06:29 PM
واااااااااای امین
خیلی قشنگ بود داداش
خداوندا
به سرنوشت بگو :
بازیچه هایش بیجان نیستند،
انسانند ،می شکنند
کمی آرامتر !…
مهلت بده میروم…فقط پایت را بلند کن…غرورم را جمع کنم…
دلـم نـه عـشق ميـخواهد ، نـه دروغــهاي قـشنگ ، نـه ادعـاهاي بـزرگ ، نـه بـزرگهاي پـر ادعــا ...!
دلـم يـک فنـجان قــهوه داغ ميــخواهد و يــک "دوســــت" ، کـه بـشود بـا او حـرف زد و بـعد *** پشيـــمان *** نـشد..
از هیچ چیز دنیا ناراحت نباش ،
دنیا اگرمردانگی میشناخت... اسمش دخترانه نبود!!
گریه ام میگیرد...وقتی میبینم اوکه همه دنیای من بود.............!! منت دیگری را میکشد............//!
میکوشم تا غمهایم را غرق کنم...!!
اما بی شرفها یاد گرفته اند شنا کنند ....!!!![قلب شکسته]
من زنم.....وقتی خسته ام ،وقتی کلافه ام وقتی دلتنگم، بشقاب ها را نمیشکنم،شیشه ها را نمیشکنم،غرورم را نمیشکنم دلت را نمیشکنم در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسداین بغض لعنتی است
اگر افتخارت “دل شکستن” است. ….. بگو برایت اسپند دود کنند!…
اینبار افتخار که نه، حماسه آفریدی…
آدمــــــا
گاهی لازمه چند وقــت کرکره شونو بکشن پاییـــن
یه پارچـــه سیـاه بزنن درش و بنـویسن:
کسی نمـــــــرده
فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!
دریا باش
تا بعضی ها از با تو بودن لذت ببرند و بعضی که لیاقت ندارند، غرق شوند!
همیشه رفتن بهترین نیستگاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیستچه قهر باشیم چه آشتیاصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .
بر سنگ مزارم بنویسید آشفته دلی خفته در این خلوت خاموش
او زاده ی غم بود
که از خاطر دوستان گشت فراموش ...
گاهی دلم می خواهد وقتی بغض می کنم
خدا از آسمان به زمین بیایداشک هایم را پاک کند
دستم را بگیرد و بگوید :
اینجا آدمها اذیتت میکنند ؟؟؟
بیا بــــرویــــــــم ...
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده اما یک دفعه همه ات را آتش میزند ...
ویرایش توسط farimah : 05-26-2014 در ساعت 11:58 PM
زندگی سخت ساده است!
خطر کن!
وارد بازی شو!
چه چیزی را از دست می دهی؟
با دست های تهی آمده ایم،
و با دست های تهی خواهیم رفت.
نه، چیزی نیست که از دست بدهیم،
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند،
تا سر زنده باشیم،
تا ترانه ای زیبا بخوانیم،
و فرصت به پایان خواهد رسید.
آری، این گونه است که هر لحظه غنیمتی است!
ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﯿﻎ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ.
گاهی دونفربایدازهم فاصله بگیرندتابفهمند :چقدرنیازمندبه برگشتن یک دیگرند…
آنچه نادیدنی بود ازمردم این دنیا دیدم…
باورم گشت که آرامش نابینااز چیست…!
کهکشانها کو زمینم
زمین کو وطنم
وطن کو خانه ام
خانه کو مادرم
مادر کو کبوترانم
معنای این همه سکوت چیست؟ من گم شده ام درتو یا تو گمشده ای در من
ای زمان....
کاش هرگز آنروز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
کاش.....
و باز هم سکوت میکنم...........
سکوت میکنم
سکوتی آگاهانه
سالهاست با سکوتِ تمام در حالِ صحبتم
باز هم سکوت میکنم
آرامش چیست؟
نگاه به گذشته و شکر خدا،
نگاه به آینده و اعتماد به خدا،
نگاه به اطراف و جست وجوی خدا،
نگاه به درون و دیدن خدا...!
عزیز بودن آدما به این نیست که وقتی میبینی شون
چقدر از دیدنشون خوشحال میشی
اینه که وقتی نمیبینی شون چقدر دلت براشون تنگ میشه ...
.....
کی فریماه؟
همون دوستت؟
اینجا همه دوستت هستن فریماه
تو به کسی نیاری نداری
نباید چیزای بی ارزشو اینقدر واسه خودت بزرگ کمی و بهشون ارزش بدی
فرا فکنی نکن
خوب بی ارزشش نکن اما این درسته که خودتو خونوادتو به خاطرش برنجونی؟
میدونی الان اون بچه چی داره میکشه؟
حد اقل به خاطر اون
زندگی دفتری از خاطرهاست
یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست
یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد
ما همه همسفریم ...
اينجا دنياي کلمات وارونه است
جايي که گنج جنگ مي شود
قهقه هق هق مي شود
درمان نامرد مي شود
ولي دزد همان دزد مي ماند
و درد همان درد ...
زندگی کن و لبخند بزن به خاطر آنهایی که از نفست آرام می گیرند و به امیدت زنده هستند و با یادت خاطره می سازند ، نمی دانم در زندگیت بهترین چگونه معنا می شود ، من همان بهترین را برایت آرزو می کنم
خدایا
آخرش نفهمیدم اینجایی که هستم
تقدیر من است یا تقصیر من ...
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
خدایا از تجربه تنهائیت برایم بگو
این روزها سر تا پا گوشم ...
به یاد داشته باش:
همان گونه که آب شکل لوله ای را میگیرد که در آن جریان دارد، زندگی شما نیز شکل افکاری را میگیرد که در مغز شماست!
مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....
وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!
هزار ساعت عشق بود و
یک بوسه ی یواشکی !
الان هزار ساعت بوسه ی علنی هست !
ولی دریغ از یک لحظه عشق ...
حسد شاخصه ی عشق است
عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و
معشوق نیز منفور میگردد
دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.”
دکتر علی شریعتی
داستان “لیاقت عشق”
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و از بی وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و بارفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می کند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت:” اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد!؟”
شاگرد با حیرت گفت:” ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود!؟”
شیوانا با لبخند گفت:” چه کسی چنین گفته است. تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است. این ربطی به دخترک ندارد. هرکس دیگر هم جای دختر بود تو این آتش عشق را به سمت او می فرستادی. بگذار دخترک برود!
این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست. مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی . معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد! دخترک اگر رفت با رفتنش پیغام داد که لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد. چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند! به همین سادگی!”
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)